سیاسی
ایسنا
۱۴۰۱/۰۶/۰۱ ۰۷:۵۵:۱۶
نماینده اصلاح‌طلب مجلس: کابینه در تراز رئیسی و ملت نیست
نماینده اصلاح‌طلب مجلس: کابینه در تراز رئیسی و ملت نیست
یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی،‌ حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم را به عنوان نقطه مثبت این دولت برشمرد و در عین حال گفت: اگر دولت می خواهد در ادامه راه کاری انجام دهد، باید فکری برای رابطه با جهان کند. نمی شود مدیر یک روزنامه، سیاست خارجی ما را تعیین کند یا اینکه چهار تا آدم افراطی رابطه ما با جهان را تعریف کنند آن هم افرادی که هیچ درک درستی از منافع ملی و درد مردم ندارند.
ایسنا

جلیل رحیمی جهان آبادی با تاکید بر اینکه ما وظیفه حل مشکلات کشور و مردم را داریم، گفت: اگر نقطه مثبتی همچون سیاست خارجی و سفرهای دولت و برخی اقدامات دیگری در کارنامه دولت می بینیم که گره‌ای از کار مردم باز کرده، باید حمایت کنیم نه اینکه چون مخالف مواضع دولت بوده و همفکر دولت نیستیم، پس باید دولت را به خاک سیاه نشانده تا دولت بعدی دست ما بیفتد.

این نماینده اصلاح طلب مجلس یازدهم با این پیشنهاد که دولت از افراد با سابقه اصلاح طلبی استفاده کند، گفت: متاسفانه شرایط به گونه ای شده که از خیلی از ظرفیت ها استفاده نمی شود و افراد براساس ظاهر رفتاری، جناح‌ها و طیف هایشان انتخاب می شوند؛ البته افرادی هستند که با روی کار آمدن هر دولتی خودشان را همرنگ آن دولت نشان می دهند و بیشتر پست‌ها را هم می گیرند. آدم‌های هفت رنگی که همرنگ همه دولت ها در همه دوره ها هستند پس باید آدم های شایسته، متخصص و دلسوز را شناسایی کرد.

جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده باخرز، تایباد و تربت جام در مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با ایسنا به مناسبت اولین سالگرد هفته دولت به تبیین نقاط قوت و ضعف دولت و همچنین راهکارهای پیش رو برای رفع نقاط ضعف در سه سال آینده عمر دولت سیزدهم پرداخت که در زیر می خوانید.

با توجه به گذشت یک سال از عمر دولت سیزدهم، ارزیابی شما از عملکرد دولت فعلی چیست؟

دولت را نمی توان به صورت کلی قضاوت کرد و باید به ارزیابی از عملکردش در حوزه های مختلف پرداخت؛ دولت در حوزه سیاست خارجی موفق بوده که از جمله آن می توان به تنش زدایی با همسایگان، عضویت در سازمان شانگهای، بهبود رابطه با برخی از کشورهای منطقه و افزایش صادرات غیر نفتی اشاره کرد.

از طرف دیگر دولت در حوزه های اقتصادی، مدیریتی و فرهنگی ضعیف ظاهر شده است. خیلی از مدیران در دولت سیزدهم از سطوح مختلف وزیر، استاندار تا پست های مختلف اجرایی واقعا افراد ضعیف و ناتوانی هستند، مردم تعجب می کنند که این سطح مدیریت ضعیف را در دولت می بینند. همچنین دولت در حوزه کنترل تورم نیز عملکرد ضعیفی داشته است که بالاترین میزان تورم ممکن در کشور، افزایش قیمت ها و فشار اقتصادی شدید به مردم نشان دهنده آن است.

در عرصه فرهنگی نیز روز به روز حلقه سختگیری ها به مردم بیشتر می شود. دولت نتوانسته در این عرصه مدیریت صحیحی را اعمال کند؛‌ وضعیت به گونه ای است که برخی رفتارها باعث در تنگا قرار دادن بخش عمده ای از شهروندان شده و مشکلاتی برای آنها ایجاد کرده است، ‌مشکلاتی که آثار سوء امنیتی و اجتماعی داشته و همه از مدیریت ضعیف در عرصه فرهنگی حکایت دارد.

در دو حوزه ورزشی و جوانان هم ضعیف‌ترین عملکرد دولت را شاهدیم و برنامه‌های وزیر ورزش و وعده های رئیس جمهور تحقق پیدا نکرده است، شاهد اتفاق های عجیب و غریب و ضعف‌های عمده در عرصه ورزشی هستیم پس با تحلیل بخش‌های مختلف به این نتیجه می رسیم که دولت بجز عملکرد قابل قبول و خوب در سیاست خارجی، در سایر عرصه‌ها عملکرد قابل قبولی نداشته است.

البته دولت در داخل کشور در یک عرصه خوب درخشیده و آن ارتباط مستقیم با مردم است. آقای رئیسی وقت و انرژی و زمان گذاشته و به همه استان ها سفر کرده و وزرایش هم به شهرستان های مختلف رفته و از نزدیک مشکلات را رصد کردند، این کار ارزشمندی است. معمولا کمتر کسی چنین وقتی می گذارد که به تک تک استان‌ها رفته و نماینده اش را به شهرستان های مختلف بفرستد و از نزدیک در جریان مشکلات قرار گیرد. این کار بزرگ و ارزشمندی است که می تواند باعث دلگرمی مردم شود و هم شناخت تصمیم گیران را از واقعیت جامعه بیشتر کند؛ نشستن در اتاق های دربسته و تصمیم گرفتن پیرامون مشکلات خیلی برای مردم موثر نیست. البته اکنون در سال دوم خدمت دولت سیزدهم انتظار می رود که این روال تکرار نشود. هر کسی هر شناختی که می خواست از استان ها به دست آورد را کسب کرده و الان باید روی تصمیمات متمرکز شد. تصمیماتی گرفته شود که بتواند مشکلات را حل کند و فشار را از روی مردم بردارند. باورم این است که تحمل مردم تمام شده است.

با این توضیحات، شما کدام رویکرد دولت سیزدهم را از سایر دولت ها متمایز می دانید؟

سفرهای استانی دولت سیزدهم متمایز از دولت قبل بوده و در حوزه سیاست خارجی هم عملکرد موفقی داشته است؛ البته دولت قبل هم در حوزه سیاست خارجی موفق بود و دولت احمدی نژاد هم سفرهای استانی داشت.

سطح انتصاب مدیران ضعیف در دولت فعلی خیلی مشابه دولت آقای احمدی نژاد است. افرادی انتخاب شدند که در پایین ترین سطح هم نمی توانستند فعالیت کنند. برخی از وزرا حتی در سطح کارشناسان آن وزارتخانه هم نیستند. بعضی از استانداران حتی توانایی و تجربه و سابقه برای بخشداری را هم ندارند چه برسد به اینکه اکنون استاندار هستند.

با این اوصاف پس شما مهمترین ضعف دولت را در انتصاباتش می دانید؟

مهمترین نقطه ضعف دولت علاوه بر انتصابات، در حوزه اقتصادی و معیشت مردم است.

و راهکار شما برای حل این نقاط ضعف چیست؟

باید دولت همچون بسیاری از سیستم های حکومتی در جهان بپذیرد که به سمت شایسته سالاری و استفاده از افراد متخصص رود، نمی توان حلقه های خودی ها را آنچنان تنگ کرد که هیچ کسی جز افراد محدودی در این حلقه قرارنگیرند. چند ماه است که وزیر کار استعفا داده اما هنوز وزیری به جای او معرفی نشده است. آیا در کشور ایران با ۸۵ میلیون جمعیت و هزاران هزار فرد تحصیل‌کرده یک فرد مناسب برای وزارت کار وجود ندارد؟ یا اینکه تصمیمات اتخاذ شده در وزارت آموزش و پرورش واقعا مورد قبول مردم بوده و شرایط اقتصادی هم مطلوب است؟

به طور کلی اوضاع نابسامانی در کشور حاکم است. در این اوضاع نابسامان توقع می رفت که مدیرانی متخصص و با توانایی بسیار بالاتر در دولت حضور داشته تا بتوانند مشکلات مردم را حل کنند نه اینکه آدم های کارشناس دسته چندمی وزیر و استاندار شوند که نه تنها نمی توانند گره ای باز کنند که جز افزایش بدبختی و مشکلات مردم هیچ راهکاری ندارند.

برای توضیح ملموس‌تر به زندگی خودتان ظرف یک سال گذشته رجوع کنید. آیا زندگی راحت‌تر، اجاره خانه کمتر و وضعیت معیشت بهتر و فضای بازتر اجتماعی و سیاسی داشته اید؟ نمی توان شعارهایی داد که فقط خودمان قبول می کنیم و مردم آن را نمی پذیرند. این مردم هستند که باید عملکردمان را قضاوت کنند. ما به عنوان نماینده مردم بین آنها حضور داریم؛ مردم از شرایط موجود به شدت ناراضی هستند.

آیا منظور شما از نبود رضایت بین مردم از وضعیت معیشتی به موضوع اصلاح در نحوه پرداخت ارز ترجیحی بر می گردد؟

ما کشور را با یک اقتصاد بسته، فاسد و مدیریتی اداره می کنیم و نمی خواهیم با جهان هم کار کنیم. نمی خواهیم بپذیریم که مدیریت اقتصاد این نیست که ما انجام می دهیم نمونه آن را می توان در وضعیت ناوگان حمل و نقل کشور ببینیم. ما در کشور تولید کننده ماشین آلات راه سازی  نداریم. تولید کننده کامیون هم نیستیم و وضیت ناوگان حمل و نقل فرسوده ای داریم پس چرا اجازه نوسازی ناوگان حمل و نقل کشور را نمی دهیم. تنها یک سری ماشین آشغال چینی وارد کرده و آن را به مردم می فروشیم و مهم هم نیست که چه آسیبی به حمل و نقل کشور و جان و مال مردم وارد می شود. چند سال است که صنعت خودروسازی ما خودرو تولید می کند؟ کجای دنیا خودروهایی با این کیفیت تولید می شود و مردم از آن استفاده می کنند؟ ملت ما چه گناهی کردند آیا جز این است که وظیفه دولت علاج این شرایط است؟

در حوزه ارز هم به نوعی دیگر این وضعیت را شاهدیم. خیلی از کاندیداهای ریاست جمهوری که الان هم در دولت مسئولیت دارند، در دوران انتخابات می گفتند که ظرف یک هفته مشکل ارز و سهام را حل می کنند اما آیا واقعا حل شده و مردم برای داشتن ارز برای یک سفر خارجی بدون مشکل هستند؟ واقعیت آن است که ما تافته جدا بافته شده ایم. در وضعیتی کشور را اداره می کنیم که هیچ فردی کشورش را با این شرایط اداره نمی کند. این نشان می دهد که سیستم مدیریتی ما فهم درستی از مسائل جهانی و مطالبات و خواسته های مردم ندارد. تا زمانی که این مشکلات حل نشود مشکلات معیشتی هم حل نمی شود.

ما باید روزانه سه و نیم میلیون بشکه نفت بفروشیم اما فروش نفتمان به یک میلیون بشکه هم نمی رسد بعد همین مقدار را هم که می فروشیم پول آن بر نمی گردد. اگر هم برگردد نمی دانیم کجا مصرف می شود پس با این شرایط چطور می خواهید مشکل معیشتی مردم را حل کنید؟ تولید کننده کالایی تولید می کند که اگر بخواهد با همان قیمت بفروشد ورشکست می شود. از طرف دیگر مردم هم توان خرید آن کالا با آن قیمت را ندارند. این یعنی اقتصاد بطور کلی فروپاشیده است. این شیوه اداره کردن اقتصاد یک کشور نیست که هیچ تناسبی بین دخل و خرج مردم وجود نداشته باشد. اینها مشکلاتی است که تا زمانی که حل نشود، نمی شود کشور را اداره کرد. شیوه های وصله پینه ای که از یک جا پول برداشته و جای دیگر هزینه کنیم و یا ۲۰۰ میلیون به قیمت ماشین اضافه کرده و بعد ۱۰ میلیون قیمت آن را هم کم کنیم، فایده ندارد.

با توجه به سابقه نمایندگی شما در دوره دهم، رابطه مجلس یازدهم با دولت سیزدهم را چگونه ارزیابی می کنید؟

مجلس یازدهم در آغاز راه حمایت چشم و گوش بسته ای از دولت سیزدهم  داشت و بعد به شرایطی مبتلا شد که نمی توانست پاسخ مشکلات را بدهند و پی برد که نباید با آن حدت و شدت جلو رفته و دفاع کند. الان وضعیت متعادل‌تر شده، مجلس در مواردی که دولت عملکرد خوبی دارد حمایت می کند و در مواردی که عملکرد ضعیف است، انتقاد و مخالفت می کند و رابطه با توازن و عقلانیت پیش می رود. خیلی از چهره های همفکر دولت هم انتقاد می کنند. این نشان می دهد مجلس چشم و گوش بسته از دولت همفکر خود حمایت نمی کند که امر مبارکی است.

البته باید به این نکته هم دقت کرد که اگر نقطه مثبتی همچون سیاست خارجی و سفرهای دولت و برخی اقدامات دیگری در کارنامه دولت می بینیم که گره ای از کار مردم باز کرده، باید حمایت کنیم نه اینکه چون مخالف مواضع دولت بوده و همفکر دولت نیستیم، پس باید دولت را به خاک سیاه نشانده تا دولت بعدی دست ما بیفتد؛ این تفکری است که همین آقایان که اکنون سر کار هستند، داشته و به هر قیمتی می خواستند با دولت قبلی مخالفت کنند. حتی حرف و اقدام دولت و شخصیت های اندیشمند را نابود می کرده تا ثابت کنند آن دولت توانایی نداشته و خودشان به حکومت برسند. حاصل این فکر رنج مردم است؛ مردم از این شرایط خسته شدند و دوست ندارند شما بخاطر دعواهای جناحی مشکلات آنها را روی زمین بگذارید. ما وظیفه حل مشکلات کشور و مردم را داریم. هیچ اشکالی ندارد که حل مشکلات به نام آقای رئیسی تمام شود. از نظر من که همفکر سیاسی دولت آقای رئیسی نیستم، هیچ مشکلی نیست که حل همه مشکلات به اسم آقای رئیسی تمام شود اما در نهایت مشکلات مردم حل شود چون مردم دیگر کشش ندارند.

شما انتقادات بسیاری را به عملکرد دولت سیزدهم مطرح کردید. پیشنهاد و توضیح شما برای رفع این نواقص در سه سال آینده چیست؟

دولت سیزدهم به یک کابینه تکانی اساسی نیاز دارد. این کابینه در تراز آقای رئیسی و ملت ایران و مشکلات نیست. باید تجدیدنظر اساسی در انتخاب استانداران شود خیلی از استانداران به معنای واقعی کلمه «تعطیلند» و نمی توانند استان ها را اداره کنند. خیلی از مدیران حتی در پست های شهرستانی افراد ضعیف و ناتوان هستند. هیچ اشکالی ندارد دولت از هر فرد توانا و دلسوزی استفاده کند حتما نباید دنبال فردی بود که صددرصد دولت را قبول داشته باشد؛ نمی‌توان در کشور فردی را پیدا کرد که صددردرصد ما را قبول داشته باشد. البته افرادی هستند که با روی کار آمدن هر دولتی خودشان را همرنگ آن دولت نشان می دهند و بیشتر پست ها را هم می گیرند. آدم های هفت رنگی که همرنگ همه دولت ها در همه دوره ها هستند. پس باید آدم های شایسته، متخصص و دلسوز را شناسایی کرد.

همچنین اگر دولت می خواهد در ادامه راه کاری انجام دهد، باید فکری برای رابطه با جهان کند. نمی شود مدیر یک روزنامه، سیاست خارجی ما را تعیین کند یا اینکه چهار تا آدم افراطی رابطه ما با جهان را تعریف کنند آن هم افرادی که هیچ درک درستی از منافع ملی و درد مردم ندارند.

یک نکته اساسی هم درباره اصلاح رابطه حاکمیت با مردم وجود دارد به عنوان فردی که حداقل ۲۵ سال در حوزه علوم سیاسی کار معلمی کردم به دولت و حاکمیت می گویم «دارد دیر می شود» باید رابطه ما با ملت اصلاح شود.

آیا می توان این صحبت های شما را این گونه تعبیر کرد که عملکرد برخی افراد تندرو باعث ایجاد چنین نقاط ضعفی در دولت سیزدهم شده است؟

دولت آقای رئیسی به دو ضعف اساسی دچار شده است؛ یکی اینکه عمده افرادی در دولت بقایای دولت احمدی نژاد هستند. البته همه افراد در دولت آقای احمدی نژاد بد نبودند. وزرای خیلی باسواد، دلسوز، آگاه و مدیران شایسته هم در آن دوران حضور داشتند، خود آقای احمدی نژاد هم کارهای مثبت و هم کارهای منفی در کارنامه اش داشت.

مشکل دوم این است که عمده کسانی که در دولت آقای رئیسی حضور دارند از قوه قضائیه و یا نهادهایی مثل بنیاد برکت، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرامین امام(ره) آمده اند، افرادی که در سطوح دولتی سابقه نداشته و شناختی از مسائل اجرایی در سطح دولت ندارند. این موضوع دولت آقای رئیسی را زمین گیرکرده است.

بعضی از وزرای دولت آقای رئیسی با دولت قبل مقایسه کنید خیلی از آنها حتی در حد رئیس دفتر وزیر قبل هم نیستند. این باعث شده که دولت آقای رئیسی زمین گیر شود. من در حدی که از آقای رئیسی شناخت پیدا کردم ایشان را فردی صادق، دلسوز و پر تلاش می دانم. فردی که نگاهش به حل مشکلات کشور تبلیغاتی و جناحی نیست و واقعا می خواهد خدمت کند و مشکلات را حل کند اما تیم او در حد مشکلات کشور نیست.

منظور شما این است که عملکرد شخص رئیس جمهور را باید از عملکرد کل بدنه دولت سیزدهم جدا کرد؟

رئیس جمهور فرد پر تلاش، توانا و از هر نظر دلسوز است که در تیم او هم افراد دلسوزی حضور دارند اما در حد و قواره این جایگاه نیستند و نمی توانند کاری کنند. به همین دلیل دولت آقای رئیسی برای اینکه از زمین بلند شود به کابینه تکانی اساسی نیاز دارد وگرنه دولت آقای رئیسی به چهار سال دوم نمی رسد.

آیا همچنان شما را می توان نماینده اصلاح طلب در دوره سیزدهم مجلس دانست؟

 به نظرم فهم اصلاح طلبان برای حل مشکلات کشور فهم منطقی‌تر، مردمی‌تر و قابل اجرایی تر شدن است. من نمی گویم که همه کارهای اصلاح طلبان درست بوده؛ آنها هم ضعف ها و اشتباهاتی داشته، جاهایی از مردم دور شدند و در مواردی با نظام دچار چالش شدند. نمی خواهم در خصوص آنها قضاوت کنم اما معتقدم فهم اصلاح طلبان برای ارتباط با جهان و مردم و حل مشکلات عاقلانه‌تر و راهگشاتر است.

پس به نظر شما اصلاح طلبان می توانند به دولت آقای رئیسی کمک کنند؟

سرمایه مدیریتی جنبش اصلاحات، توان مدیریتی بسیار قوی اصلاح طلبان و تجربه طولانی آنها در کشورداری می تواند به آقای رئیسی کمک کند. البته که توقعی نمی رود آقای رئیسی از آنها استفاده کند چون قطعا این کار را انجام نمی دهند. متاسفانه شرایط به گونه ای شده که از خیلی از ظرفیت ها استفاده نمی شود و افراد بر اساس ظاهر رفتاری، جناح ها و طیف هایشان انتخاب می شوند حال اینکه کشور به متخصص نیاز دارد. ما وقتی مریض می شویم برای درمان به پزشک متخصص نیاز داریم و جناح فکری او برایمان اهمیتی ندارد، کشور هم به افراد متخصص برای حل مشکلات احتیاج دارد. اگر راه می خواهیم باید از فرد متخصص استفاده کنیم چه فرقی می کنید که جناح و فکر او چه باشد؟

متاسفانه هر دولتی که می آید تمام مدیران و کارشناسان را کنار زده و تیم جدیدی می آورند البته در دولت آقای رئیسی در خیلی از رتبه های مدیریتی تغییرات ایجاد نشده و این نکته خوبی است. ما باید از آدم های کارشناس و صاحب نظر کمک بگیریم چون به هر میزان که شایسته سالاری در کشور حاکم شود، به نفع همه ما است.

گرایش من اصلاحی طلبی است و اصلاحات را رفتاری عاقلانه‌تر و مردمی‌تر برای نظام می بینم. فکر می کنم اصلاح طلبی فرصتی برای آشتی مردم با نظام بود و همچنان هم این ظرفیت وجود دارد. اگر کسی این ظرفیت را کنار زند فقط به معاندان و مخالفان کمک کرده چون ظرفیت های واقعی نظام را از بین برده پس باید در شرایط فعلی از افراد لایق و شایسته استفاده کرد. شایسته سالاری حاکم شود ولو اینکه آن فرد هیچ رنگ و جناحی نداشته باشد اما فرد شایسته ای باشد. چه اشکالی دارد که وزیر، استاندار، سفیر و مدیر اجرایی با چنین مولفه ای انتخاب شود تا مشکل را حل کند.

باورم بر این است که باید همه دست به دست هم داده تا مشکلات مردم حل شود و اولویت حل مشکلات مردم باشد. در این شرایط می‌توان کاری انجام داد؛ امیدوارم دولت سیزدهم با پایان عمر یکساله‌اش کابینه تکانی و مدیرتکانی اساسی انجام دهد.

صفحه اصلی خبر اجتماعی اقتصادی سیاسی بین الملل فرهنگی ورزشی ارتباط با ما