اين چهره سياسي اصولگرا در گفت وگوي مفصل با خبرآنلاين ديدگاههاي خود را در مورد ترکيب دولت سيزدهم، چالشها و آسيب هاي آن مطرح کرد.

بخشهايي از اظهارات سليمي نمين را مي خوانيد:

ارتباط بين ملت و دولت، سرمايه قابل تأملي است
*به نظر شما چالش هايي که پيش روي دولت آقاي رئيسي است، چه چالش هايي مي تواند باشد؟ در مجموع چه چالش هايي مي تواند از دولت آقاي رئيسي يک دولت ناموفق بسازد، در حوزه سياست خارجي، در اقتصاد يا در سياست داخلي و....
دولت آقاي رئيسي يک سري خصوصيات دارد که بايد به آنها توجه جدي داشته باشد. در واقع هم بحث خصوصيات است و هم بحث قابليت‌ها. دولت آقاي رئيسي، قابليت هايي دارد که اگر اين قابليت‌ها، امکان ترميم اعتماد ملت به دولت يا يک نوع بازسازي مسائل در جامعه ما باشد مي‌تواند سرمايه‌اي را براي بازسازي آنچه که لطمه خورده، فراهم بياورد. در واقع همه معتقديم در دولت گذشته، به برخي سرمايه‌هاي حکمراني در کشور لطمات جدي وارد شده است از جمله ارتباط بين ملت و دولت، يک سرمايه قابل تأملي است.
تاکنون ايران بسياري از معضلات و مشکلات خودش را با اتکا به اين سرمايه پشت سر گذاشته است. اگر در جنگ پشتيباني ملت را نداشتيم قطعا در برابر آن تجميعي که حول عراق صورت گرفته بود، زمين مي خورديم و تجزيه مي شديم اما پشتيباني بسيار قوي ملت از دولت و حاکميت موجب شد که در اين هجمه بسيار گسترده و قدرتمند، ما تقريبا پيروز از ميدان خارج شويم. بنابراين، اين پشتوانه در سال هاي گذشته لطمه خورده است يعني دولتمردان بيشتر متوجه منافع و مصالح خودشان بودند تا اينکه ارتباط خودشان را با مردم، توسعه و گسترش دهند به خصوص دولت گذشته در تضعيف رابطه بين دولت و ملت نقش جدي ايفا کرد.

اعتماد جامعه بايد بازسازي شود/ مهمترين سرمايه دولت رئيسي جوانگرايي است
زماني که رييس دولت قبلي، به هيچ وجه در هيچ محيطي حاضر نمي شد و حاضر نبود که آن اعتماد جامعه را به سمت خودش جلب کند، در نتيجه، اينها لطمه خورده است و بايد بازسازي شود. اين دولت ظرفيت بسيار مناسبي هم در درون خودش و هم در بيرون خودش براي بازسازي اين اعتماد دارد  ازاين رو شايد اولين دولتي است که ظرفيت خوبي را بعد از سال‌ها در اين عرصه ايجاد کرده است. شخص رئيس‌جمهور و برخي از نيروهاي کابينه او اين ويژگي‌ها را به خوبي دارند. از نظر من ويژگي ديگري که سرمايه ما محسوب مي‌شود بحث جوان گرايي است.

جوانگرايي در دولت رئيسي هم مايه خوشحالي است هم نگراني
جوانگرايي هم به خوبي در اين دولت پيگيري شده است البته جوانگرايي در کنار اميدآفريني، نگراني‌هايي را هم به دنبال دارد چون نيروهاي جوان، در يک سري عرصه ها، خودشان را نشان ندادند يا اگر در عرصه‌هايي نشان دادند عرصه‌هايي در سطوح بسيار پايين بود و در سطوح کلان، خودشان را ثابت نکردند. بنابراين نگراني وجود دارد به به اين دليل که امکان دارد در سطوح کلان نتوانند از عهده اين مسئوليت سنگين برآيند، از سوي ديگر، جاي خوشحالي دارد به دليل اينکه آن حلقه‌هاي زنجيره قدرتي که در گذشته وجود داشته و شکسته نشده بود، تا حدودي شکسته شده و در اين دولت، اهتمام جدي نسبت به اين مسئله مهم به وجود آمده و اين مايه خرسندي است اما در عين حال مايه نگراني است.

نبايد زمان را به دليل آزمودن نيروها از دست بدهيم
در واقع بايد دقت کرد اگر در يک فاصله زماني، ارزيابي منطقي از عملکرد وزراي جوان، صورت گيرد و رودربايستي هم در ميان نباشد بدين گونه که اگر برخي از جوانان نتوانستند به سرعت بر آن جايگاهي که تکيه زدند مسلط شوند بايد تغيير کنند يعني ما نبايد زمان را در اين زمينه براي آزمودن آنها به طور بي نهايت و تا انتهاي دولت از دست دهيم.
در واقع دليل ندارد بعد از 4 سال بگوييم وزير جواني نتوانسته بر آن جايگاهي که قرار دارد، مسلط شود، به نظرمن بعد از 1 سال اگر وزير جوان نتوانست خودش را با شرايط وزارتخانه‌اي وفق دهد، بايد تغيير کند. فکر مي‌کنم همه ما بايد اين نکته را به دولت متذکر شويم و فکر مي کنم آقاي رئيسي هم به اين مسئله توجه داشته باشند که اگر وزيري نتوانست، اين تغيير صورت بگيرد.
بنابراين برخي ضعف‌هاي اين دولت ناشي از يک رويکرد است؛ نمي توانيم بگوييم که اين رويکرد مختص و منحصر به دولت آقاي رئيسي است، در واقع هر دولتي براي جوان گرايي اراده کند طبعا اين بحث مطرح مي‌شود. اگر قرار بود از کساني که در پُست هاي وزارتي، طي سال هاي طولاني حضور داشتند انتخاب کند طبيعتا طبق روال گذشته بايد عمل مي‌کرد، اگر تصميمي بر جوانگرايي بوده که في النفسه ارزشي است و مي‌تواند يک معضل جدي را در کشور حل کند چون يکي از معضلات جدي کشور ما انسدادي است که در اين زمينه ايجاد شده و اين انسداد موجب هدر رفت قابليت‌هاي بسياري است که در قشر جوان وجود دارد يعني يک انسدادي را در اين مسير مي‌بينيم که استعدادها را به مسير باطل مي کشاند، اين بحث بسيار مهمي است که من فکر مي کنم دولت آقاي رئيسي با آگاهي در اين زمينه اين رويکرد و اين راهبرد را انتخاب کرده است.

هزينه‌هاي جوانگرايي را بايد کاهش داد
از سوي ديگر بايد هزينه هايش را کاهش داد چون قطعا راهبرد جوان گرايي، يک هزينه هايي هم دارد، هزينه هايش را بايد کاست و منافعش را افزود، يکي از راه هاي کاستن هزينه ها همين است . نکته مهم ديگر، بحث هماهنگي است البته آقاي رئيسي قطعا زمان زيادي را در ارتباط با ايجاد هماهنگي بين وزارت خانه ها و نظارت بر عملکرد وزارتخانه ها اختصاص خواهد داد کما اينکه براي اولين بار هم قرار است مسئول هماهنگي اقتصادي را به طور مشخص و از پيش اعلام شده داشته باشيم يعني نقش هماهنگي وزارتخانه‌هاي سياستگذار در عرصه اقتصاد و نقش هماهنگي در وزارتخانه هاي اجرايي اقتصادي. چون دو هماهنگي خواهيم داشت، يک هماهنگي در وزارتخانه‌هايي که سياستگذاري کلان در عرصه اقتصادي انجام مي‌دهند، وزارت اقتصاد، بانک مرکزي و اين گونه وزارتخانه ها سياستگذاري مي کنند، برخي هم امر اجرا را دنبال مي کنند، وزارت صمت، وزارت بازرگاني، وزارت جهاد و کشاورزي که اينها در امر اجرايي اقتصاد نقش جدي دارند. اين تدبيري انديشيده شده که مسئول اين دو بخش افرادي باشند که به صورت روزانه رصد کنند و ارتباطاتي داشته باشند.

وزيري که نتواند خودش را به جايگاه تعريف شده برساند، بايد حتما جايگزين شود
در مجموع اين هم يکي از تدابيري است که در اين دولت انديشيده شده که هزينه جوانگرايي را کاهش دهند ولي در عين حال همه ما دغدغه داريم و مي گوييم فلاني در اين جايگاه نبوده، آيا مي تواند از عهده اين کار برآيد يا خير، اشکالي ندارد که ما به دولت ها اجازه دهيم درصدي براي آزمون هزينه کنند و من فکر مي کنم ما بدون آمادگي براي هزينه کردن در اين زمينه ها نمي‌توانيم اين بن بست‌ها را از جلوي راه برداريم و بايد براي اين قضيه، يک آمادگي‌هايي داشته باشيم البته با تدابير جانبيِ اين کار، مي‌توانيم هزينه‌هايش را به حداقل ممکن برسانيم و در پايان يک سال بدون هيچ ملاحظات سياسي، وزيري که نتواند خودش را به جايگاه تعريف شده برساند، بايد حتما جايگزين شود.