اقتصادی
خراسان
۱۴۰۰/۰۶/۱۸ ۰۹:۳۷:۵۶
رتبه جهاني اقتصاد ايران51 يا 22؟
رتبه جهاني اقتصاد ايران51 يا 22؟
در روزهاي اخير، رتبه 51 ايران در رده بندي بانک جهاني از توليد ناخالص داخلي کشورها، خبرساز شده است. موضوعي که به نظر حاوي يک اشتباه فاحش در ارزيابي رفاه در اقتصاد ايران نسبت به کشورهاي ديگر است. بر اين اساس، بخش ديگر داده هاي اين بانک و نيز تحليل هاي اقتصادي، نشان مي دهد که تا چه حد اين ارزيابي دچار خطا شده است! براي پي بردن به تازه ترين رده بندي رفاهي اقتصاد ايران نسبت به دنيا، اين گزارش را تا آخر بخوانيد.
خراسان

به گزارش خراسان، تازه ترين داده هاي بانک جهاني از وضعيت توليد ناخالص داخلي کشورهاي دنيا نشان مي دهد که اقتصاد ايران در ادامه روند نزولي خود از سال 2013، در سال 2020 توانسته است تنها 191.7 ميليارد دلار توليد ناخالص داخلي داشته باشد. اين در حالي است که در سال 2013، اين رقم 598.8 ميليارد دلار بوده است. به اين ترتيب توليد ناخالص داخلي کشورمان طبق اين رده بندي در رتبه 51 دنيا ايستاده است. طبق اين رده بندي، توليد ناخالص داخلي کشورهاي آمريکا و چين به ترتيب با توليد ناخالص داخلي بيش از 20 هزار و 14 هزار ميليارد دلار در مکان هاي اول و دوم قرار دارند.


آيا ايران پنجاه و يکمين اقتصاد بزرگ دنياست؟
پاسخ به اين سوال، به هدفي که از آن انتظار داريم، بستگي دارد. اگر هدف، صرفا سنجش دلاري ارزش توليدات کالا و خدمات توليد شده در ايران با ديگر نقاط دنيا باشد، بايد گفت پاسخ مثبت است اما به نظر مي رسد اين موضوع هنگامي که مي خواهيم رفاه ايرانيان را با ديگر کشورها بسنجيم، چندان اهميتي نداشته باشد. چرا؟
بهتر است ابتدا نگاهي به تعريف توليد ناخالص داخلي (GDP) بيندازيم. با اقتباس از يادداشت اخير دکتر «حامد قدوسي»، اقتصاددان مالي، جي‌ دي‌ پي، جمع کل کالاها و خدمات توليد شده در يک کشور در يک سال است. با اين حال اگر هدف و مقصد ما از اين حساب و کتاب، مقايسه توليد ناخالص داخلي کشورمان با ديگر کشورها باشد، گام بعدي اين است که ارزش ريالي توليد ناخالص داخلي را بر نرخ يک ارز جهان روا مثل دلار تقسيم کنيم. همان چيزي که الان در رده بندي بانک جهاني، ايران را اقتصاد 51 دنيا معرفي کرده است اما اين اصلاً کافي نخواهد بود. چرا؟ چون مثلاً در مقايسه خدمتي مثل پيرايش مردانه، ممکن است نرخ اين خدمت در کشورهاي مختلف مانند ايران و آمريکا بر حسب دلار کاملاً متفاوت باشد. در نتيجه واضح است که اگر اين خدمت را در ايران مثلاً 50 هزار تومان معادل دو دلار کنوني محاسبه کرده باشيم، آن را چندين برابر کمتر از آمريکا در محاسبه جي دي پي لحاظ کرده ايم، حال آن که اين خدمت در دو کشور از نظر عمليات و ماهيت، يکسان بوده اند. البته اين مشکل براي کالاهاي مبادله پذير مانند تلفن همراه، کمتر است. چون قيمت دلاري اين کالاها تقريباً در تمام دنيا يکسان است. در نتيجه مشکل در کالاها و خدمات محلي است  به خصوص کالاهايي که يارانه هم مي گيرند مانند برق و آب و ... .
در نتيجه اقتصاددانان و آماردانان، در اين مواقع براي مقايسه سطح رفاهي که بخواهد در دو اقتصاد بر اساس توليد ناخالص داخلي اندازه گيري شود، از شاخصي به نام برابري قدرت خريد استفاده مي کنند. اين بدان معني است که اگر مثلاً يک سبد کالا در ايران 30 دلار و همان سبد کالا در آمريکا 90 دلار باشد، در آن صورت با فرض درآمد (توليد ناخالص داخلي) سه برابر آمريکايي ها نسبت به ايراني ها، تازه مي توان گفت آمريکايي ها قدرت خريد برابر با ايراني ها پيدا کرده اند. 
با اين اوصاف و با توجه به هدفي که از سنجش اقتصادهاي دنيا گفته شد، بايد گفت که مقايسه رفاه اقتصادي ايراني ها با ديگر کشورها از منظر صرف توليد ناخالص داخلي با دلار اشتباه است و بايد برابري قدرت خريد را مد نظر قرار داد. بر اين اساس داده هاي ديگر بانک جهاني نشان مي دهد که اقتصاد ايران در سال 2020، رتبه 22 دنيا را در اختيار دارد. تفاوت دو رتبه 51 و 22 به حجم گسترده يارانه آشکار و پنهاني بر مي گردد که در اقتصاد ايران توزيع مي شود.

صفحه اصلی خبر اجتماعی اقتصادی سیاسی بین الملل فرهنگی ورزشی ارتباط با ما