ورزشی
روزنامه گل
۱۴۰۱/۰۴/۱۱ ۱۵:۳۳:۰۷
مدیریت فوتبال، برهوت شایستگی
مدیریت فوتبال، برهوت شایستگی
دوباره با آغاز فصل نقل و انتقالات ، قراردادهای نجومی به یکی از مباحث چالش برانگیز روز تبدیل شد.
روزنامه گل

چند صباحی به عادت دیرین سالیان متمادی این بحث داغ می‌شود و سپس با پایان دوره نقل و انتقال به محاق فراموشی خواهد رفت. عجیب و تأسف بار این که در حالی سازمان لیگ و ایضا صدا و سیما به تکاپو افتاده‌اند این نابسامانی را سامان بخشند که کار از کار گذشته و بسیاری از مهره‌های اصلی بازار جابجا شده و قراردادهایشان به امضا رسیده است. اصلا تصور کنید که دستورالعمل‌های خلق الساعه سازمان لیگ قبل از امضای قراردادها به دست باشگاه‌ها می‌رسید. آیا واقعا به اجرای آن امیدی بود؟ آیا این قبیل طراحی‌های بسیار آشنای شتاب زده، مقطعی و غالبا بی نتیجه از مقوله ی «آزموده را آزمودن خطاست» ، نخواهد بود؟ اگر هدف حضرات از این نشست‌ها نمایش پیگیری موضوع – نه پیگیری واقعی ست- که حرفی باقی نمی‌ماند؛ اما اگر واقعا در پی درمانی قطعی برای این مرض پیش رونده و بسیار بدخیم شده هستند؛ به نظر نمی‌رسد نقشه راه واقعی رسیدن به ساحل سلامت و نجات چندان دست نیافتنی و از مقوله ی اسرار عجیب و غریب عالم باشد. طراحی این مقوله را سال‌ها قبل ممالک دیگر با صبر و حوصله و آزمون و خطا انجام داده اند. آن‌ها مدت‌ها پیش، این مسیر را رفته و زحمت هموار کردن جاده موفقیت را بجان خریده اند.
آنچه امروز نیاز مبرم فوتبال ماست، مدیرانی شایسته، متخصص و پاکدست است تا برنامه ی جامع نجات فوتبال را اجرایی کنند. مدت هاست که عده‌ای با انواع لطایف الحیل فضا را چنان غبار آلود و شهر را چنان شلوغ کرده‌اند که برای نشستن بر کرسی مدیریت فوتبال نه شایسته‌ها پیش قدم شوند و نه متخصصان و پاکدستان اساسا شانسی برای راه یابی در فرآیند تصمیم سازی‌های بسیار مهم و تعیین کننده داشته باشند. انتظار عبثی ست اگر تصور شود کسانی که از لحظه ورود به عرصه فوتبال ایرانی، تنها در صدد افزایش مداخل خود بوده و یگانه دغدغه شان حفظ کرسی مدیریتشان است، خواهند توانست کاری ماندگار و تاریخی انجام دهند. آن‌ها همینقدر که هر روز فوتبال را با داستانی جدید دست به گریبان نسازند، زهی خوشبختی ست و جای شکر دارد. هر توقع عجیب و غریب دیگری از اینبزرگواران، راه به خطا بردن است.
اگر فوتبال ایرانی در آزمون شایسته گزینی شهریورماه سربلند شود؛ فرصتی برای احیای دوباره خواهد داشت. اما اگر نتیجه هر چیزی جز این باشد و اگر قرار باشد چرخ فوتبال به سیاق چند سال اخیر بچرخد، بدیهی ست که این کالبد نحیف و محتضر روز به روز به مرگ نزدیکتر خواهد شد. ندای الرحیل فوتبال مدت هاست که هم از شیوه ی مدیریت خرد و کلانش و هم از ابعاد مختلف فنی، باشگاهی، مالی، فرهنگی و پشتوانه سازی اش؛ شنیده می‌شود. برای تدبیر امور همین امروز هم خیلی دیر شده و هر تلاشی برای حفظ وضع موجود، خیانت به اکنونیان و آیندگان بوده و آخرین بختهای نجات فوتبال بیمارمان را منتفی خواهد کرد.. بزرگوارانی که از سقف و کف و. این قبیل سطوح در قراردادها سخن گفته و معضلات را به وجود چند دلال و عقد چند قرارداد پر سر و صدا تقلیل می‌دهند یا زیاده خوشبین هستند و یا در حفظ ساختار فعلی مدیریت فوتبال، منافعی دارند.
فوتبال ایرانی به عزمی راسخ، دستانی پاک و تفکری راهبردی برای گذار از عصر پدر خوانده‌ها نیاز دارد. کسانی که با انواع لطایف الحیل به فوتبالمان چسبیده و انگل وار ؛ همراه با نوچه‌های خرد و کلانشان از این کالبد بی رمق ارتزاق کرده و انگار نه رد صلاحیت، نه بی کفایتی و افتضاح مدیریتی و نه رسوایی مالی می‌تواند سایه شان را از سر فوتبال کوتاه کند. وخامت اوضاع چنان است که برخی از دوستان از پشت میله‌های زندان برای اداره فوتبال رهنمون صادر می‌کنند. دیر نیست که با حضور نامیمون و خانمان بر باد ده حضرات؛ «نه از تاک نشانی باقی ماند و نه از تاک نشان.»

 

صفحه اصلی خبر اجتماعی اقتصادی سیاسی بین الملل فرهنگی ورزشی ارتباط با ما