سریال میخواهم زنده بمانم به پایان رسید و در این مدت واکنش های بسیاری را در میان مخاطبان و منتقدان چه در فضای مجازی و چه در رسانه های رسمی کشور برانگیخت. هر چند که بی شک نقدهایی هم به کلیت اثر وارد است اما «میخواهم زنده بمانم» حائز ویژگی هایی بود که از دلایل اصلی موفقیتش به حساب می آیند. در این یادداشت تلاش کرده ایم روشن سازیم که این ویژگیها چه بود و چرا این سریال توانست در مدتی کوتاه به یک اتفاق مثبت نمایشی در کشور تبدیل شود؟
ترکیب جذاب بازیگران
ترکیب تازه زوج حامد بهداد و سحر دولتشاهی و شیمی مناسب میان آنها یکی از مهمترین دلایل اقبال به سریال «میخواهم زنده بمانم» بود. از طرفی دو گانه های بهداد و پدرام شریفی از فراز های اصلی سریال محسوب میشد. حامد بهداد بعد از تجربه بسیار ناموفق سریال «دل» به یک بازگشت قدرتمند در همان عرصه و پلتفرم نمایشی نیاز داشت تا بار دیگر جایگاهش را اثبات کند. حتما خود بهداد بهتر از ما می داند که بازیگری در سطح او نباید بیش از اندازه در پیش چشم مخاطبانش باشد و تکراری شود. ولی بازی در دو سریال پی در پی شبکه نمایش خانگی به احتمال زیاد استراتژی این بازیگر برای پوشش و جبران اشتباه قبلی بوده است. در سوی دیگر قصه بی شک حضور علی شادمان به اندازه ای با کیفیت بود که جایگاه بازیگری او را کاملاً ارتقاء داد. زوج او و آناهیتا درگاهی در یک عشق نامتعارف و قصه ای عاطفی - جنایی، بر بار دراماتیک سریال بسیار بسیار افزود. در کنار این مهره های اصلی باقی بازیگران هم در جایگاه خود موفق عمل کردند و شهرام شاه حسینی توانست ترکیب مناسبی را برای اجرای روایتش از قصه «میخواهم زنده بمانم» انتخاب کند.
ریشه یابی سیاسی و اجتماعی
یکی از مفاهیم اصلی و تا حدودی پنهان که در نهایت گریبان سریال «میخواهم زنده بمانم» را در قسمت هایی گرفت و باعث شد که برای مدتی حتی طعم توقیف را نیز بکشد، اشاره هوشمندانه به مسائل سیاسی و زد و بند های پشت پرده در دوران گلخانهای دهه ۶۰ بود. این نگاه همان طور که اشاره کردیم به زمان گذشته محدود نمیشد و به دوران امروز و مناسبات جامعه ایرانی در حال حاضر نیز کنایه میزد و مخاطب باهوش را نسبت به پیام های سیاسی و موضع گیری های خود آگاه می ساخت. به طور مثال اینکه تا چه حد مناسبات پشت پرده، رانت و فساد سیستمی و تصمیمات و سلیقه های فردی در فضای اداری و سیاسی کشور ما جاری است ....
بحث مهمی در مجموعه میخواهم زنده بمانم محسوب میشود. سوژه ای که تنها بخشی از اشارههای سریال در مباحث سیاسی و اجتماعی بود. و قطعا مخاطب کنجکاو نشانه های بیشتری نیز دریافت کرده است.
پیوند با کهن الگوهای قصه پردازی
در میان همه سریال های ایرانی و به خصوص مجموعه های پخش شده در شبکه نمایش خانگی، سریال «میخواهم زنده بمانم» چه در لحن، چه در فضاسازی و حتی در نمایش جزئیات محیطی، نزدیک ترین المانهای آشنای ایرانیزه شده در قصه های سنتی کشور ما را داشت. با اینحال نگاه مدرن به این سلیقه مخاطب در شنیدن قصه ها و روایت های سنتی باعث شد تا «میخواهم زنده بمانم» از لحن ویژه ای برخوردار باشد. سریالی که روایتش از دل دهه ۶۰ می آید ولی نکته های فراوانی برای مناسبات امروز جامعه ایرانی مطرح میسازد.
فیلمنامه و شخصیت پردازی
بی شک یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت سریال «میخواهم زنده بمانم» طراحی قصه و کاراکترهای جذاب آن است. طرحی که از همان ابتدا توانست به درستی قلاب جذابیت و مخاطب پیگیر و ثابت را برای مجموعه دست و پا کرده و با شکل دادن زوج های دو گانه، انگیزه های انتقامی پر کشش و مهمتر از همه یک عشق مثلثی پر چالش، خوراک داستانی پرواری را برای «میخواهم زنده بمانم» دست و پا کند. پویا سعیدی و پوریا کاکاوند زوج فیلمنامه نویس این سریال با سبک خاص نوشتاری و دیالوگ نویسی های شنیدنیشان ثابت کردند آینده درخشانی در این مسیر خواهند داشت.
تبلیغات و شکل ارائه محصول
سهم تبلیغات و معرفی سریال «میخواهم زنده بمانم» را در موفقیت آن نباید نادیده گرفت. این مجموعه به عنوان یکی از اصلی ترین تولیدات اختصاصی فیلیمو سهم زیادی از توان تبلیغاتی این غول رسانه فارسی را به خود اختصاص داده بود. از سویی طراحی های پوستر و تیزر که متناسب با حال و هوای دهه ۶۰ و تصاویر قدیمی طراحی شده بودند باعث جذابتر شدن این محیط موثر تبلیغاتی شده بود. این مجموعه همچنین توانست از قابلیت تبلیغاتی بازیگران سرشناسی که داشت در انتشار مواد تبلیغاتی در فضای مجازی سود ببرد تا کنجکاوی و نگاه جمع کثیری از علاقمندان آثار نمایشی را به خود جلب کند.
در انتها باید گفت که سریال «میخواهم زنده بمانم» با توجه به همه ضعف و قوت هایش یک موفقینت مهم برای تیم سازنده و گامی بلند برای شهرام شاه حسینی در مقام کارگردان به حساب میآید. این سریالی بود که توانست سلیقه نمایشی مخاطبش را ارتقا دهد و تنور رقابت بازار آثار شبکه نمایشی را حسابی داغ کند.
یادداشتی از محسن شرفالدین