محمدحسین مهدویان پس از پخش ششمین قسمت سریال "زخمکاری" به سانسور اعمال شده در پایان آن واکنش نشان داد.
داستان این سریال اقتباسی از یک رمان ایرانی و نمایشنامه مکبث است که مهدویان در آن کوشیده است تا "نکبت" جاری در فعالیت اقتصادی و زندگی شخصی طبقه "پولدارِ نوکیسه شمیراننشین" را به تصویر بکشد.
ماجرای این سریال حول تجارت و زندگی شخصی سهامداران و کارکنان هلدینگی به نام "ریزآبادی" رقم میخورد که در پوشش تجارت کالا و نفت و گاز، به قاچاق مواد مخدر و زیرخاکی و "پولشویی" از این طریق میپردازد.
مهدویان در یادداشت اعتراضی خود آورده است: "ما گرفتار مدیرانی شدهایم که چنان از درک واقعیات حاکم بر جامعه عاجزند که گویی بر چشمها و گوشهایشان مهر زدهاند و نمیبینند آنچه ما میبینیم. به راستی شما در کدام جامعه زندگی میکنید و برای کدام مردم نسخه میپیچید؟
اما کارگردان "زخم کاری" به اعتراض بسنده نکرده و دربخشهایی از یادداشت ایستاگرامی خو "تهدید ضمنی" را مطرح کرده است.
او با بیان اینکه هفتههای گذشته با رویکردی سازنده و مبتنی بر تعامل، به سانسورهای عموماً غیرمنطقی و غیرعرفی تن داده تا اختلالی در روند پخش سریال پیش نیاید، نوشته است: "اینبار سطح سختگیریها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج شده است."
وی این سانسورها را "غیرحرفهای"، "دور از واقعبینی اجتماعی"، "موجب تأثیرات مخرب بر داستان" و "تضییع حقوق سازنده و مخاطب" دانسته و افزوده است: "اجازه بدهید در قسمتهای پیش رو در صورت ادامه این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق دیگرتان که تماشای نسخهای در شأن شماست، دومی را انتخاب کنم."
کارگردان ماجرای نیمروز همچنین گفته است: "شاید به زودی سیاهه این سانسورها را برای داوری درست مردم و مدیران خردمند باقیمانده بر مسند، منتشر کنم تا خودتان قضاوت کنید"
مهدویان در تهدیدهای ضمنی خود از مهاجرت نخبگان نیز وام گرفته و نوشته است: "شنیدهاید که چند پلتفرم بزرگ بینالمللی از جمله نتفلیکس برای سرمایهگذاری روی طرحها و ایدههای فیلمسازان ایرانی ابراز تمایل کردهاند؟ تردید نکنید که بزودی زود پلتفرمهای خارجی، مقصد هنرمندان خلاق ایرانی خواهند شد و نخبههای فرهنگی ما هم مثل نخبههای علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد."
او پاگرفتن پلتفرمهای نمایش خانگی وطنی را حاصل درخشش آثاری چون همگناه، آقازاده، قورباغه و میخواهم زنده بمانم دانسته! و افزوده است: "ناگهان سر و کله مشتریهای خارجی پیدا میشود و با پاسِ گلِ طلایی مدیران اشتباهی که بذر ناامیدی میکارند، نیروهای خلاق و هوشمند بخت خود را در بیرون مرزهای سرزمین اجدادیشان جستجو خواهند کرد."
مهدویان همچنین به پخش سریال خانه پوشالی و فرار از زندان در صدا و سیما ایراد گرفته و نوشته است: "آثار هنرمندان دلسوز ایرانی را با انگ تلخنگری و ولنگاری و تحلیلهای اشتباه و نیتخوانیهای ناصواب زمینگیر میکنید، خوشبهحال هنرمندان خارجی که حتی در تلویزیون ملی ما هم دستشان از هنرمندان داخلی بازتر است. آنها برای نمایش زوال و تاریکی و ضد قهرمانهای جذاب آزادند و ما دربند."
کارگردان ایستاده در غبار در بخشی از یادداشت تهدیدآمیز خود سانسور در شبکه نمایش خانگی را برخاسته از "ساز و کار سانسور صدا و سیما و زیر مجموعهی آن یعنی ساترا" دانسته و در بخش دیگری نوشته است: "به خدا که شما نه از ما مسلمانترید و نه برای مردم و جامعهمان دلسوزتر."